به کتابفروشی فردا خوش آمدید!
شعر رابرت فراست، جهان ساده و در همان حال شگفتانگیزی است که در آن، زندگی به طبیعیترین شکل خود جاری است. طبیعت، تجلیگاه ارکستر باشکوه و همنواز هستی است. هر پدیده طبیعی، سازی است بسزا با نوایی که درخور و شایستۀ آن است . در این قطعۀ هماهنگ، با تمام فراز و فرودها، هیچ نتی ناهمساز نیست. انسان فراست در جهان و طبیعتی که او را نادیده میگیرد در راه برقراری نظم و آرامش تلاش میکند . اما به خوبی می داند که همین آشفتگی به ماهیت او به عنوان انسان تعین میبخشد. در واقع حضور انسان و مبارزهاش با آشفتگیهای موجود الهام بخش او در خلاقیت است. طوفان میوزد و در شامگاهی زمستانی، پرندهای در آشیان سر در زیر بال فرو برده است. خرگوشی در پناهگاهش سحر را به انتظار نشسته است. انسان، در تشویش و تنهایی است. با طلوع خورشید، نخستین شعاع آفتاب بر بال پرنده بوسه میزند. از دودکش کلبههای روستا گرمای زندگی برمیخیزد. رد پای گاری و اسب و انسان، حکایتگر تداوم تنیدگی زندگی است. همسایه را دستی تکان باید داد. روز دیگری برای انسان در محدودهای مقدر آغاز شده است.
کد کالا | 50-551 |
---|---|
وزن | 270.0000 |
انتشارات | ققنوس |
مولف | بهروز حاجي محمدي |
مترجم | خیر |
ویراستار | خیر |
مصحح | خیر |
خطاط | خیر |
گردآورنده | خیر |
تاریخ انتشار | 1 فروردین 1388 |
قطع کتاب | وزیری |
نوع جلد | ندارد |
نوع چاپ | تک رنگ |
نوع کاغذ | معمولی |
شرح CD/DVD | ندارد |
تعداد صفحات | 180 |
نوبت چاپ | 1 |
شابک 13 رقمی | 9789643117862 |