چند داستان کوتاه همراه با تحلیل(1)

دنياي امروز با سرعتي عجيب به سمت كوتاه شدن و بلكه كوچك شدن پيش مي‌رود . همه چيز كوچك مي‌شود ، خانه‌ها و اثاثيه آنها ، تلفن‌ها ، اتومبيل‌ها ، كارخانه‌ها و البته شعرها و داستان‌ها . دنياي امروز دنياي به وحدت رسيدن بسياري از انديشه‌ها و رويداد‌هايي است كه در گذشته كثرت محسوب مي‌شد و به همين دليل در ذهن بشر قابل تلفيق نبود . اما بشر امروز از نظر گسترة دانش صعود كرده است و با قرار گرفتن در نقطه‌اي مشرف بر انديشه‌ها و اعمال و اهداف خويش ، اينك در پي جستجوي درك پيوندهاي ظريفي است كه همة آن پديده‌هاي عيني و ذهني ظاهراً غير‌قابل جمع را مرتبط مي‌نمايد . به هر حال ، اينك دور ديگري در داستان كوتاه آغاز شده است . دوري كه در آن لاجرم از حركت مجموعه دنياي انساني به سمت خردورزي و وحدت‌گرايي تبعيت مي‌شود ؛ به سمت جايگزين كردن انديشه ناب در دل پديده‌هاي پيرامون ، يافتن عصاره ماهيت پديده‌ها و ساختن مجموعه‌اي از يك سو تا حد امكان هماهنگ و كارا و باشكوه از سوي ديگر به نهايت كوچك و ظريف و قابل حمل . تحول ادبيات داستاني و از جمله داستان كوتاه در كشور ما ظرف دهة اخير قابل توجه بوده است و در آينده‌اي نه چندان دور ، ادبيات داستاني در ايران پويايي شايسته خود را به دست خواهد آورد .